با آنکه روند استخراج غیر فنی و غیر قانونی معادن طلا، لاجورد و دیگر سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی در "بدخشان" از گذشته وجود داشت؛ اما این روند پس از تسلطِ طالبان هراسافگن به پیمانهی چشمگیری افزایش یافته و حتا منجر به صف بندیهای سیاسی و منطقهای میان این گروه شدهاست.
گروههای مسلحی از جنگجویان طالبان، هر کدام در ولسوالیهای زیر تسلط شان خود را مالک و وارث معادن آن ولسوالی میدانند و همهروزه دست به غارت معادن این ولایت میزنند.
کمر بند طلا از ولسوالی "شهر بزرگ" ولایت بدخشان شروع میشود و با فاصلهی صدها کیلومتر و با عبور از ولسوالیهای "راغستان، کوهستان، یفتل و ارغنجخواه"، در منطقهی "شیوه" از بزرگترین وادیهای متوصل به ولسوالیهای "بهارک، شهدا، شغنان و ارغنجخواه" ختم میگردد.
در این جغرافیای با این گستردگی، تفنگداران طالبان در گروههای مختلف مصروف استخراج غیر فنی و غارت معادن طلا اند.
منابع محلی در بدخشان میگویند که هر گروه از غارتگرانِ معادن طلا در این ولایت، مورد حمایت چند دسته از سطوح رهبری طالبان هراسافگن در مرکز قرار دارند.
به گفتهی آنان: این مورد سبب شدهاست که دامنهی اختلافات میان طالبان در بدخشان بیشتر گردد و حتا منجر به نزاع خونین و درگیریهای مسلحانه شود.
در تازهترین مورد، نزدیک به یک ماه پیش، وادی «شیوه»، گواه چندین درگیری مسلحانه میان دو فرمانده طالبان بر سرِ استخراج و غارت معدن طلا بوده است.
ولسوال و فرمانده امنیهی نامنهاد طالبان برای ولسوالی ارغنجخواه، از زمان تسلط طالبان مصروف استخراج طلا در منطقهی شیوه اند و با گروههای دیگری که از ولسوالیهای دیگر به این منطقه میآیند، درگیر میشوند.
درگیری میان طالبان دهشتافگن در بدخشان زمانی به اوج خود رسید که، طالبان مناطق جنوب و ناقلان مسلح، وارد بدخشان شدند و افزون بر غصب وادی شیوه، اقدام به استخراج و غارت معادن در این منطقه نمودند.
هم اکنون بخش بزرگی از مخارج جنگی طالبان در شمالشرق کشور، از طریق فروش طلا و لاجورد بدخشان، جمعآوری اجباری پول از مردم محل و گردآوری اجباری عُشر و زکات خارج از چارجوب نصابِ تعیین شده از سوی شریعت، تأمین میشود.
هم اکنون اختلافهای شدید میان والی و معاون والی نامنهاد طالبان در بدخشان، از بهر استخراج معادن طلا و لاجورد، امیتازگیری از کمکهای بشری، و سهمیهبندی درآمدهای داخلی این ولایت شدت گرفتهاست.
منابع محلی در بدخشان میگویند که اختلافها میان والی و معاون والی نامنهاد این گروه در بدخشان و دیگر فرماندهان محلی و منطقهای طالبان تا آنجا پیش رفتهاست که از یکدیگر خود می ترسند، در مجالس و محافل به نزاع لفظی میپردازند و در مواردی نیز به جان هم میافتند.
از سویی هم "مولوی نجیب راغی" یکی از فرماندهان مشهور طالبان در نخستین روزهای اشغال افغانستان توسط طالبان، با آنکه انتظار داشت صاحبِ مقام و منصب بلندی میشود؛ اما به یکبارگی او را به کابل بردند تا طلاهای جمع آوری شده را از نزدش مصادره کنند.
مولوی نجیب هم اکنون در کابل بهسر میبرَد و رهبری طالبان جنایتپیشه، صلاحیت غارت معدن طلای "راغستانِ" بدخشان را به گروههای مورد نظر خود شان سپردهاند.
افراد نزدیک به مولوی نجیب راغی میگویند که رهبری شبکهی "حقانی" او را بهخاطر مخالفت با فرستادن کارگران از سوی "مولوی امانالدین" به ولسوالیهای "کوهستان" و راغستان، از بدخشان به کابل انتقال داده و نظربند است تا برای شبکهی حقانی در آن ولایت مزاحمت ایجاد نکند.
طالبان در بدخشان با آنکه سالهای زیادی با حمایت مالی مولوی نجیب از طریق فروش طلا و تأمین نیازمندیهای جبهههای جنگی شان، میدانهای جنگ را گرم نگه داشته بودند؛ اما اکنون از ترس فشار رژیمِ این گروه در مرکز، نمیتوانند که برای رهایی او تلاش کنند.
ولایت بدخشان در شمالشرق افغانستان، یکی از ولایتهایی است که بیشترین منابع زیر زمینی و معادن را دارد.
روند استخراج غیرقانونی معادن توسط تفنگداران غیر مسؤول در دوران جمهوریت نیز، منجر به نزاعهای خونین شده بود و حکومت۲۰ سالهی پیشین با حمایت جامعهی جهانی نتوانسته بود که روند استخراج معادن را معیاری، فنی و قانونی بسازد.
اکنون که طالبان افغانستان را اشغال کرده اند، در همکاری با هراسافگنان خارجی، روند استخراج معادن را در این ولایت به گونهی غیر قانونی و غیر فنی سرعت بخشیدهاند.
طالبان رهزن در بدخشان، تمام نیازمندیهای زندگی شان را مشمول تأمین مخارج روزمره، تعدد زوجات، تمویل و تجهیز جبهههای جنگی از طریق فروش طلا، لاجورد و دیگر سنگهای قمیتی در این ولایت تأمین میکنند.
در حالیکه به گفتهی آگاهان امور اقتصادی: اگر روند استخراج معادن در بدخشان قانونی، فنی و معیاری انجام شود، برای هزاران تن زمینهی کار فراهم میشود و این ولایت میتواند به خودبسندگی اقتصادی برسد.